امام رضا
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
امام رضا
نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390
بازدید : 1628
نویسنده : امير محمدي

اين مشهد رفتن ما هم كلي جريان داره

 

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام

روز 1 خرداد بود كه زنگ زدن اسمت در اومده واسه مشهد هزينه رفت برگش و مكان با ما!!!!!

از اونجايي كه من متهل هستم دوست نداشتم مجردي برم چون كلي دردسر پشتش بود از جمله حرف درو همسايه كه چرا آقاي متهل با رفقاي مجرديش داره ميره.

خلاصه شب كه شد دو تا از دوستام  به دون اجازه من نقشه كشيدن كه جريان رو به خانومم بگن و من رو راضي به اومدن صفر كنن!!!!به هر حال با هزار جور كلك من رو راضي كردن.

قرار شد فراداي اون روز ساعت 8 حركت كنيم و از طرفي ما هم كلي وسايل با خودمون داشتم.خلاصه رفتيم اونجا كه ببينيم كي بايد حركت كنيم كه به ما گفتن داخل سالن اجتماعات بشينيد و ما هم رفتيم.يكم كه گذشت ديديم بچه ها حرف از گذروندن دوره در مشهد رو ميزنن.حالا من بد بخت بي خبر به حواي زيارت دلم خوش بود كه با حرف اينا كه ميگفتن دوره سخته و اگر كسي اصلاعاتش كم باشه بر ميگردوندشون!!!!!!!!!!

خدايا اين چه بلايي بود!

به هر حال گفتم فداي سرم آخرش بيرونمون ميكنن ميريم يجا يه مسافر خونه اي ميگيرم.

خلاصه ساعت 11 تازه يك اتوبوس اومد و بچه ها به ترتيب اسم وارد اتوبوسي شدن كه حدود 20 عدد مسافر از شهر رودبار رو به همراه داشتن. از اونجايي كه اسم من در تمامي مراحل  زندگي چه مدرسه چه دانشگاه آخر بود اينجا هم مستثنا از اين مورد نبودم و همين شد كه جا براي ما باقي نموند و به ما گفتن بمونيد هفته بعد!!!!!!

اصلا به ما نيومده مشهد بريم!!!!!!

 




:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: امام رضا ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: